بیسبال جرفه ای
از کجا شروع شد؟
یک روز در قرن نوزدهم، مردم آمریکا شروع به بازی با چوب و توپ کردند. نامش شد بیسبال. این بازی مثل جادویی بود که دل مردم را برد. خیلی زود لیگ حرفهای راه افتاد. ستارههایی مثل بیب راث درخشیدند. تماشاگرها هیجانزده در ورزشگاهها جمع میشدند. دنیا کمکم صدای بیسبال را شنید. ژاپن، کوبا، کره جنوبی، همه به آن پیوستند. بیسبال شد بخشی از زندگی.
2. بازی چهجوریه؟
در بیسبال، ۹ بازیکن از هر تیم میآیند وسط میدان. یکی توپ پرت میکند، یکی میزند، بقیه دنبال توپ میدوند. اگر توپ خوب زده شود، بازیکن میدود تا به پایگاه برسد. اگر به خانه برگردد، تیمش امتیاز میگیرد. تیمها در هر اینینگ جایشان را عوض میکنند. داورها مواظباند همهچیز درست پیش برود. زمین به شکل یک لوزی است. همهچیز نظم دارد، ولی پر از شور است.
3. چی میپوشن؟
بازیکنها با تجهیزات مخصوص بازی میکنن. چوبی برای زدن توپ دارند که یا فلزیست یا چوبی. دستکشهایی بزرگ برای گرفتن توپها میپوشند. توپ هم سفید است با دوخت قرمز. کلاه برای ایمنی سر گذاشته میشود. گیرنده، محافظ صورت و بدن دارد. کفشها میخ دارند تا زمین را محکم بگیرند. لباس تیمی یکدست دارند. همه آماده نبرد هستند.
4. چه فکری پشتشه؟
بیسبال فقط دویدن نیست، پر از نقشه و تصمیم است. مربی فکر میکند چه کسی کجا بایستد. بازیکن میسنجد کِی بدود، کِی بزند. یک پرتاب خوب یا بد همهچیز را عوض میکند. ممکن است بازیکنی مخفیانه پایگاه بدزدد! ذهن قوی، واکنش سریع، همه لازم است. حتی یک لحظه بیدقتی، ممکن است شکست بسازد. تیم موفق، همیشه باهوشتر عمل میکند. هر بازی، یک جنگ فکریست.